پتروشیمی و بازار سرمایه

صنعت پتروشیمی و مواد شیمیایی از اوایل سال ۲۰۱۸ در بازار سرمایه جهانی عقب مانده است. این صنعت برای جلب سود سرمایه گذاران به مجموعه جدیدی از محرک‌ها نیاز دارد.

ترکیبی از عواملی مانند: عدم اطمینان در مورد چشم اندازهای اقتصادی در سراسر جهان، تنش‌های ژئوپلیتیکی تأثیرگذار بر تجارت و فاز رو به کاهش چرخه توسعه اقتصادی جهانی، همگی از اوایل سال ۲۰۱۸ عملکرد صنعت شیمیایی را در بازارهای سرمایه تحت فشار قرار داده‌اند. اما همچنین نشانه‌های نگران کننده‌ای وجود دارد که نشان می‌دهد محرک‌های عملکردی قوی تاکنون در بازار سرمایه وجود داشته است که توانسته‌اند تاثیر بسازایی بر این صنعت بگذارند ( دقیقا می‌بینیم در این دوره صنعت مواد شیمیایی و پتروشیمی بهترین عملکرد را در زنجیره ارزش خود داشته است). پس در این صورت، صنعت پتروشیمی با دور جدیدی از چالش‌ها برای جلب علاقه سرمایه گذاران روبرو است.

لغزش از وضعیت عملکردی مطلوب در زنجیره ارزش

برای صنعت پتروشیمی و مواد شیمیایی، عقب ماندن در بازار سرمایه عجیب نیست. در پی سقوط قیمت نفت در سال ۲۰۱۴، آخرین مورد شکست و عدم ثبات خود را طی کرد. اما کل صنعت نه فقط بخش پتروشیمی، توانستند این مسئله را پشت سر بگذارند و محرک‌های مثبت عملکرد صنعت دوباره خود را اثبات کنند. عملکرد صنایع شیمیایی در کل بازده سهامداران در سال ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ با سرعت ۲۴ درصدی در نرخ رشد ترکیبی سالانه به شدت جهش کرد و در ژانویه ۲۰۱۸ به اوج مطلق رسید.

با این حال، از اوایل سال ۲۰۱۸، بازده سهامداران بازار سرمایه در صنعت پتروشیمی به طور قابل توجهی کاهش یافته است. بدترین شرایط در بازار سرمایه از نظر عملکرد را شرکت‌هایی دارا بودند که تنوع زیادی در فعالیت خود داشته‌اند؛ بازده سهامداران از دسامبر ۲۰۱۷ تا ژوئن ۲۰‍۱۹ به میزان ۱۰ درصد کاهش یافته است. این نشان دهنده یک تغییر ناگهانی از سوی جامعه سرمایه گذاری است که در سه سال منتهی به ۲۰۱۷ با اشتیاق زیادی از شرکت‌هایی با تنوع بالا حمایت کردند.

شرکت‌های شیمیایی کالایی، نیز از این کاهش‌ها در امان نبودند و صدمه دیدند؛ از دسامبر ۲۰۱۷ تا ژوئن ۲۰۱۹ نرخ رشد آن‌ها ۷ درصد کاهش یافته است. و بیشتر هم به این دلیل بود که سرمایه گذاران قبلاً شرکت‌های پتروشیمی که در حال کسب حاشیه سود بالایی بودند را برای سرمایه گذاری انتخاب می‌کردند (به دلیل موقعیت عرضه و تقاضا در بسیاری از کشورها، شرکت‌های پتروشیمی‌ و پلاستیک).

با نگاهی به صنعت مواد شیمیایی از نظر جغرافیایی، آمریکا بهترین عملکرد را داشته است. آمریکایی‌ها فقط ۱ درصد کاهش در نرخ رشد ترکیبی داشته‌اند؛ زیرا اقتصاد متلاطم ایالات متحده و عملکرد قوی بازارهای سهام آمریکا راه جبرانی برای این کاهش داشته است. بیشترین آسیب دیده در این میان ژاپن بود. از طرف دیگر در اروپا، مواد شیمیایی بیشترین سقوط را در بازار داشت، که نشان دهنده عملکرد کلی اقتصادی منطقه و احساسات ضعیف، به ویژه در مورد چشم انداز تولید اروپا است.

از سال ۲۰۰۰ تا پایان سال ۲۰۱۷، صنعت پتروشیمی پیشتاز برجسته بازده سهامداران در زنجیره ارزش خود بود. حتی در میان مدت (طی این پنج سالی که از دسامبر ۲۰۱۳ می‌گذرد) هنوز هم بالاترین را دارا است، اگرچه فقط اندکی از این نمونه شرکت‌ها هستند.

چرا صنعت شیمیایی با چالش‌های جدیدی روبرو است.

آیا افت فعلی عملکرد بازار سرمایه فقط یک شکست موقت دیگر است یا روندهای جدید و اخلال گرانه‌ای در کار است؟ تحقیقات ما نشان می‌دهد که صنعت شیمیایی واقعاً در حال ورود به قلمرو جدیدی است و این بار چالش‌های عمیق‌تری در حال بازی است.

از سال ۲۰۰۰، صنایع شیمیایی از ترکیب قدرتمندی بهره‌مند شده‌اند که عملکرد ایده‌آلی برای آن پیش برده‌اند. اولین چالش و کار سخت این صنعت، بهبود بهره‌وری است.

دومین چالش بیشتر ماهیت صنایع شیمیایی را دارد. زندگی انسان روز به روز در حال پیشرفت است، به همین علت استفاده از تکنولوژی بیشتر می‌شود. بسیاری از شرکت‌های شیمیایی محصولاتی دارند که نیاز هرچه بیشتر مواد اولیه و بخش‌های پایه تکنولوژی را می‌توانند تامین کنند؛ از این رو شرکت‌ها باید به فکر نوآوری‌ و فناوری‌هایی در این زمینه باشند.

خیلی از مردم در دنیا فکر می‌کنند دوره مواد نفتی و استفاده از نفت روبه پایان است؛ اما این اشتباه است، فقط شکل استفاده از آن تغییر پیدا کرده است.

از مواد شیمیایی لیتیومی برای باتری‌های وسایل نقلیه الکتریکی گرفته تا موارد ضروری برای عملکردهای داخلی تلفن‌های هوشمند همگی شامل این پیشرفت می‌شوند. دستیابی به بسیاری از دارایی‌های فکری و دانش فنی این صنعت دشوار است، به همین علت برای کارمندان و نیروهای فنی کار بلد شرایط پایدار و مطلوب است.

سومین مورد “اثر چین” است. رشد اقتصادی چین طی دو دهه گذشته از رشد تولید مواد شیمیایی این کشور پیشی گرفته است و تولیدکنندگان آمریکای شمالی و اروپای غربی را قادر می‌سازد تا به وسیله آن بتوانند عقب ماندگی خود نسبت به چین را جبران کنند. زیرا آن‌ها در تأمین این تقاضا سهیم هستند. در همین زمان، سایر کشورهای در حال ظهور بازار، رشد تقاضا داشته‌اند، اما در مقیاس چین نیست.

اما در مقابل طی این سال‌ها صنعت مواد شیمیایی از پیشرفت‌های دیگر صنایعی که مستقیماً به آن مرتبط نیست، بهره‌مند شده است. از جمله این تحولات قابل توجه، افزایش قیمت کالاهای کشاورزی از ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۳ است که به تولیدکنندگان مواد شیمیایی کشاورزی کمک کرده است.

صنعتی که به دنبال رشد جدید است.

تصویر عملکرد بازده سهامداران صنعت پتروشیمی بیشتر شبیه به یک صنعت متوسط با فضایی بسته است تا یک صنعت رهبر. این دیدگاه همچنین با بررسی عملکرد صنعت با معیار سود اقتصادی (EP) به اثبات میرسد. سود اقتصادی پس از کسر هزینه سرمایه از سود خالص عملیاتی، اندازه گیری می‌شود. در درجه اول تحت تأثیر چهار عامل است: درآمد، گردش دارایی و نسبت سرمایه فیزیکی قرار دارد. این یک مکمل خوب برای شاخص بازده سرمایه گذاران است.

تجزیه و تحلیل ما نشان می‌دهد که صنایع شیمیایی به طور مداوم در میان تمام صنایع، بر اساس شاخص سود اقتصادی در بلند مدت، عملکردی متوسط ​​داشته است. البته این سال‌ها در بین تمامی صنایع نیز افزایش اندکی داشته است.

در  واقع نکته کلیدی که از تحلیل پارامتر سود اقتصادی حاصل می‌شود این است که، صنایع شیمیایی درآمد خود را با نرخ کمتری نسبت به مجموع دیگر صنایع در جهان رشد داده‌اند. اما با تحلیل سود اقتصادی درمیابیم که صنایع شیمیایی حاشیه خود را سریعتر از دیگر صنایع در جهان افزایش داده است؛  که نشان دهنده عملکرد بسیار خوب بازده سهامداران صنعت پتروشیمی و مواد شیمیایی است.

همین نرخ بالاتر افزایش سود است که این تناقض را توضیح می‌دهد. تناقض در این که چرا صنعتی با عملکردی بالا در بازده سهامداران هنوز سود اقتصادی متوسطی دارد و در میانه منحنی ‌EP است. در واقع، نرخ بالای افزایش سود، صنایع شیمیایی را قادر ساخته است که بتوانند رشد درآمد پایین خود را جبران کنند و از این طریق عملکرد EP و رتبه بندی خود را حفظ کنند. میانگین سود اقتصادی برای یک شرکت شیمیایی از ۷۱ میلیون دلار از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۸ به ۹۶ میلیون دلار طی ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۸ افزایش یافته است.

دستیابی به این میزان از افزایش حاشیه سود به وضوح یک شاهکار چشمگیر در صنعت مواد شیمیایی بوده است. اما با نگاهی به پارامتر سود اقتصادی (EP)، با چالش اساسی این صنعت روبرو می‌شویم: حفظ رشد حاشیه سود بدون رشد درآمد در طولانی مدت بسیار دشوار است. تحقیقات ما نشان داده است که بسیار نادر و خاص است که یک صنعت به طور مداوم در طولانی مدت بدون اینکه پایه درآمد خود را افزایش دهد، حاشیه‌ی سود خود را افزایش دهد.

در چشم انداز صنعت شیمیایی، مانند چشم انداز اقتصاد جهانی، عوامل زیادی از نبود اطمینان به این صنعت وجود دارد تا نسبت به زمانی که آخرین گزارش بازار سرمایه این صنعت منتشر شد؛ با این حال زمان نیز این مسئله را حل خواهد کرد. در نهایت، تجزیه و تحلیل ما نشان می‌دهد که تغییرات مهمی برای صنایع شیمیایی در بازار سرمایه، جریان دارد.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *