مدیران باید این نکته را بدانند که، آینده نزدیکتر از آن چیزی است که به نظرشان میرسد. ما بر این باوریم انرژیهای پایه که در پیشرفت انرژی برق زمینه را برای تولید آن راحتتر کرد بودند، با فشارهای زیادی روبرو هستند. مسائلی مانند توافقهای آب و هوایی پاریس و در مجموع محیط زیست و همچنین توسعهی صنایع مختلف در استفاده از انرژی الکتریکی، میتواند شرکتهای سنتی نفت و گاز را تحت فشار قرار دهد تا شیوهی تجاری خود را برای آینده تغییر دهند.
طی دو دههی آینده، تغییرات در چشم انداز مصرف انرژی حمل و نقل دنیا، میتواند باعث کاهش شدید تقاضای بنزین شود. همچنین میتواند در عین حال سهم گاز طبیعی (مستقیم و غیر مستقیم) در ترکیب انرژی را افزایش دهد. به علاوه مقررات حمایتی دولتها از انرژیهای پاک، تغییرات عمدتاً ابتکاری برای استفاده از انرژیهای پاک، روندهای جهانی بهرهوری انرژی و پیشرفتهای تکنولوژیکی، حرکت به سمت این تغییر را سرعت بخشیده است. با در نظر گرفتن تمامی این موارد، زمان گذار سریعتر از آنچه که بازیگران اصلی انتظار دارند اتفاق میافتد.
مدیران باید رویکردی کل نگر برای برنامه ریزی خود داشته باشند. آنها باید اثرات بالقوه تحولات آتی بازار را درک کنند و مشخص کنند که کدام بخش از سبد سهام شرکت آنها در معرض خطر است و در چه افق زمانی قرار دارد. تا بتوانند بهره و استفاده لازم را از فرصتها ببرند و عدم قطعیتها را مدیریت کنند.
چگونه آینده خودروها بر صنایع پالایشگاهی و انرژی دنیا تأثیر میگذارد؟
مثلا شما ایالات متحده آمریکا را در نظر بگیرید. علاقه آمریکاییها به خودرو، برای پالایشگاههای این کشور بسیار سودمند بوده است. بنزین ۶۰ درصد تولیدات آنها را تشکیل میدهد و همچنین صادرات هم در حال افزایش است. آمریکاییها علاقه و استقبال زیادی برای استفاده از خودروهای بنزینی، به ویژه خودروهای اسپرت و پیکاپ نشان دادهاند. با این حال، معتقدیم که تقاضای بنزین در ایالات متحده ممکن است تا سال ۲۰۳۵ تا ۳۵٪ کاهش یابد. با افزایش وسایل نقلیه الکتریکی و بهینه شدن موتورهای احتراق داخلی، روز به روز مصرف سوخت را با کاهش مواجه کرده است.
خودروهای معمولی کارآمدتر میشوند. بررسی و بروزرسانی استانداردهای میانگین مصرف سوخت توسط دولتها، قوانین سختگیرانهتر در میزان مصرف سوخت خودروها، پیشرفت در فناوری موتورهای احتراق داخلی و از طرفی تقاضای بازارهای دنیا برای چنین خودروهایی، سبب شده است تا خودروها طی این سالها و در سالهای آینده کارآمدتر شوند.
اما در مواجهه با این رشد آهسته، خودروسازان دنیا مخصوصا آمریکاییها بازارهای پیشین و خارج از کشورشان مانند چین را هدف قرار دادهاند که نوید رشد قوی را میدهد. اما نکته این است که بازارهایی مانند چین قوانین مختلف و الزامات سخت گیرانهتری برای مصرف سوخت خودرو دارند. پیشبینی میشود از هماکنون تا سال ۲۰۳۰، فروش سالانه خودروهای جدید در بازار چینی بین ۲۵ تا ۳۵ میلیون دستگاه باشد. در مقایسه، فروش خودروهای جدید در ایالات متحده حدود ۱۶ تا ۱۷ میلیون خودرو در سال خواهد بود.
وسایل نقلیه الکتریکی میتوانند به انتخاب اصلی مردم تبدیل شوند. استفاده از وسایل نقلیه الکتریکی در دههی آینده به طور چشمگیری افزایش مییابد و تقاضا برای وسایل نقلیه معمولی کاهش پیدا میکند. کشورهایی مانند فرانسه و بریتانیا فروش خودروهای جدید بنزینی و دیزلی را در سال ۲۰۴۰ متوقف خواهند کرد. چین نیز در حال بررسی یک ممنوعیت است. حتی اگر کشورهای بزرگ و تعیین کنندهای در بازار و صنعت هم مانند ایالات متحده از این روند پیروی نکند، باز هم تقاضای جهانی خودروهای برقی افزایش مییابد. زیرا این خودروها هزینهها را بسیار کاهش میدهند و همین نکته مهمی در افزایش تقاضا است.
هزینه باتریهای لیتیوم یونی که یک سوم هزینههای خودروهای برقی را شامل میشد، در چند سال اخیر به شدت کاهش یافتهاند. تراکم و کیفیت باتریها بهبود یافته، و همین خودروهای برقی را قادر میسازد تا مسافتهای بیشتری را قبل از شارژ مجدد طی کنند. زمان شارژ در حال بهبود است. در حال حاضر بیش از یک ساعت زمان لازم است برای شارژ کامل تسلا مدل S در ایستگاه سوپر شارژر تا مسافتی ۳۰۰ مایلی را طی کند. البته ایستگاههای شارژ جدیدی در این یک سال اخیر معرفی شده که توانایی شارژ کامل را در ۱۵ دقیقه دارند و در مرحله آماده سازی برای تولید انبوه قرار دارند. همچنین در دسترس بودن ایستگاههای شارژ نیز با ادامه سرمایه گذاریهای بیشتر روز به روز در حال افزایش هستند.
وسایل نقلیه الکتریکی ممکن است یک پدیده شهری باقی بمانند تا زمانی که برد آنها افزایش یابد و ایستگاههای شارژ مجدد بصورت یکپارچه افزایش پیدا کنند.
فناوری حمل و نقل اینترنتی، ماشینهای خودران، سبب شده که پذیرش خودروهای الکتریکی را تسریع کند. همچنین فناوریهای دیجیتال و تغییر نگرش به انرژی مصرفی خودرو احتمالاً نفوذ خودروهای الکتریکی را تسریع میکند.
از طرفی در حال حاضر پیشرفت تکنولوژی به جایی رسیده که ساخت خودروهای الکتریکی برای شرکتهای فعال در این حوزه بسیار راحتتر شده است؛ از همین رو شرکتهای جدیدی وارد این عرصه شدهاند که در آینده رونق زیادی به استفاده از خودروهای برقی میدهند. شرکتهایی مانند: سونی، هواوی، اپل، لوسید و …
در ادامه، زمانی که شرکتهای فناوری و خودروسازان بر موانعی که مانع توسعه آنها میشود غلبه کنند، خودروهای خودران میتوانند در همه جا حاضر شوند. در ۱۵ سال آینده، فناوری خودران به بلوغ رسیده، و به علت راحتی بیشتر این خودروها، سطح خدمات بهتر و توانایی استفاده موثرتر از انرژی نسبت به خودروهای معمولی، استهلاک کمتر و … به یک پدیده نوین گسترده تبدیل خواهند شد.
با فرض اینکه تمامی پیش بینیها و مراحل همان طور که انتظار میرود توسعه یابند؛ خودروهای الکتریکی میتوانند تا سال ۲۰۳۰ بیش از ۲۰ تا ۳۰ درصد از تقاضای جدید برای خودرو توسط مردم را شامل شود.(عمدتا در کشورهای توسعه یافته و پیشرفته). تحقیقات نشان میدهد که تقاضای بنزین در کشورهایی مانند ایالات متحده تا سال ۲۰۲۵ بین ۱۰٪ تا ۱۵٪ کاهش مییابد.
مقابله با کاهش تقاضا برای بنزین
تقاضا برای محصولات پالایشگاهی که هیچ جایگزین معتبر کم کربنی برای آنها وجود ندارد. مانند سوخت جت، سوخت دریایی و سایر محصولات پالایش شده مورد استفاده در پتروشیمیها، کاهش تقاضای بنزین را تا حدودی جبران میکند. اما به طور کامل نمیتواند میزان درآمد از دست رفته پالایشگاهها را جبران کند.
در ایالات متحده تقاضا برای سوخت جت و سوخت سولفورزدایی شده دریایی میتواند سالانه حدود ۱/۵ درصد افزایش یابد که تا سال ۲۰۳۵ بین ۳۰ تا ۳۵ درصد افزایش یافته است.
نیاز به اجزای سبکتر در خودروها و عایقهای کم مصرف، تقاضا برای محصولات شیمیایی مانند اتیلن را افزایش میدهد.
کارخانههای پتروشیمی ایالات متحده که از گاز طبیعی ارزان به عنوان خوراک استفاده میکنند، نسبت به رقبای بین المللی مزیت هزینهای دارند. البته این موضوع را باید در نظر گرفت که کشورهای تولید کننده گاز طبیعی مانند ایران اگر بتوانند پالایشگاهها و پتروشیمیهای خود را توسعه بدهند و از این فرصت استفاده کنند، آنها هم میتوانند در بازار بین المللی به مزیتی خوبی دست پیدا کنند. البته این هدف با رساندن خود به بالاترین سطح کیفی در دنیا و امنیت تجاری قابل دستیابی است. در نتیجه این مزیت هزینه، تقاضا برای محصولات بخش مواد شیمیایی ایالات متحده میتواند بین ۲ تا ۳ درصد در سال رشد کند که افزایشی بین ۶۰ تا ۶۵ درصد از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۳۵ است.
پس صادرات بنزین با قیمتی رقابتی توسط کشورهایی که از مزیت هزینه گفته شده برخوردارند مانند ایالات متحده، میتواند بخشی از حجم درآمدی از دست رفته آنها را جبران کند. که این امر با افزایش مالکیت خودرو در بازارهای در حال توسعه بیشتر هم میشود. اما، این بازارهای در حال توسعه ممکن است سعی کنند ظرفیت پالایشی خود را افزایش دهند تا اینکه بیش از حد به محصول دیگر کشورهای بزرگ تولید کننده وابسته نباشند.
تامین سوخت برای تولید برق با گاز طبیعی بیش از پیش
پیشبینی میشود که تقاضا برای گاز طبیعی افزایش یابد. انقلاب نفت و گاز شیل در آمریکای شمالی نشان داد که این صنعت میتواند برای افزایش کارایی از نوآوریهایی استفاده کند و با فناوریهای دیجیتال جدید میتوانند تداوم این نوآوریها را تضمین کنند. در نتیجه، قیمت گاز احتمالاً رقابتی باقی میماند.
گاز طبیعی در آینده سهم بازار را از زغال سنگ خواهد گرفت. اما تعدادی از کشورها ابتکارات سیاسی متعددی را ارائه کردند که از صنعت زغال سنگ خود حمایت کند. با این حال، گاز طبیعی پاکترین سوخت فسیلی و رقابتیتر از زغال سنگ باقی خواهد ماند. نیروگاههای زغالسنگ موجود هزینه بیشتری نسبت به نیروگاههای گازسوز دارند و با بالا رفتن عمر این نیروگاهها همچنان پرهزینهتر خواهند شد. از طرفی هم انرژی یک نیروگاه زغالسنگ جدید به میزان یک سوم، گرانتر از نیروگاههای گازی جدید هستند.
انرژیهای تجدید پذیر سهم بازار را از زغال سنگ و گاز خواهند گرفت. انرژیهای تجدید پذیر بخشی از سهم تولید برق را از نیروگاههای زغالسنگ و گاز میگیرند. با این حال، به دلیل متناوب بودن انرژی خورشیدی و باد، زمانی که خورشید یا باد کافی وجود ندارد، نیروگاه های گازی با بار پایه همچنان مورد نیاز خواهند بود.
طبق مدلها، هزینههای نصب نیروگاههای خورشیدی و بادی در مقیاس شهری میتواند تا ده سال آینده حدود ۲۰ درصد کاهش یابد. این امر سبب میشود انرژیهای تجدید پذیر بدون یارانه در مناطقی با نور فراوان خورشید ارزانتر از گاز بشود، اما در مناطق دیگر نه. با این حال، بسیاری از مناطق به دلیل مزایای محیطی که در آن قرار دارند و ایجاد اشتغال، حتی بدون توجه به سیاستهای دولتها و نظراتشان، به گسترش سبد انرژیهای تجدید پذیر خود ادامه خواهند داد.
برای اینکه انرژیهای تجدید پذیر به طور مؤثر با گاز رقابت کنند؛ هزینههای ذخیره سازی انرژی تولیدی آنها باید بین یک پنجم تا یک دهم قیمت امروزی باشد. اما این در حالی است که دستیابی به این امر دشوار خواهد بود. ولی از طرفی شواهد و نشانهها این موضوع را قابل تصور میسازد که دستیابی به آن خیلی دور نیست. شواهدی نظیر اینکه سرمایه گذاری جهانی در بحث شبکه و ذخیره انرژی مبتنی بر باتری در سال ۲۰۱۶، ۱ میلیارد دلار بود و این رقم تا به امروز به صورت تصاعدی در حال افزایش است. یا دیگر دلیلی که میتوان به آن اشاره کرد، تعداد شرکتهای فعال در این زمینه است که روز به روز در حال بیشتر شدن هستند. همین موضوع برای شرکتهای نفت و گاز یک عامل مخرب و خطرناک است که وعده تغییر چهره این صنعت را میدهد.
در بخش بعدی و در ادامه به راههای پیش رو شرکتهای نفت و گاز میپردازیم و راه حلهایی که دارند را بیان میکنیم.
بدون دیدگاه